چند روز قبل در سایت کانون سراسری پیمانکاران عمرانی ایران مطلبی را خواندم تحت عنوان " درخواست رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی آذربایجان غربی از مسئولان کشوری برای تغییر شرایط مناقصه 21هزار هکتار از اراضی کشاورزی استان "  علت اصلی این امر هم وجود شرط لزوم پایه یک بودن شرکت های داوطلب شرکت در مناقصه عنوان شده که با این شرط ، شرکت های این استان که قریب به اتفاق دارای رتبه های 3 تا 5 می‌باشند نمی توانند در این مناقصه شرکت نمایند !!

ولی حالا فرض نماییم این خواسته برآورده شود و صورت مسئله پاک شده و مثلا یک شرکت پایه 3 (‌که به قطع خیلی ضعیف تر از یک شرکت پایه یک است ) از آن استان هم برنده این مناقصه شود . چه مشکلی مهمی برطرف شده است؟؟ پروژه های بعدی را چه خواهیم کرد؟ تا چه زمانی این استان باید یک چند شرکت پایه یک و دو پرقدرت و توانا نداشته باشد؟ و پروژه های موجود نیز بدلیل ضعف مدیریت و عدم انتخاب پیمانکارقابل ، به سرانجام درست نرسد؟ و تا یک چندی باید این استان و سایر استان‌ها بدون پروژه‌های عمرانی کافی و درخور این کشور بمانند؟ آیا سازمان مدیریت یک استان باید درجهت ایجاد شرکت های قدرتمند و پایه یک آن استان و تبدیل شرکت های پایه 5 به سمت پایه‌های بهتر تلاش کند یا افزایش دامنه داوطلبان شرکت در یک مناقصه در استان ، همسو و با تشویق به پایه 5 و 4 ماندن این شرکت ها ، تشویق به درجا زدن ، با عدم حل ریشه ای مشکل ها ؟

آیا اموزش فن ماهیگیری ارزشمند تراست یا هدیه دادن یک ماهی ؟؟

اگر مشکلات را ریشه ای حل نکنیم ، وضعیت را نه تنها بهتر بلکه بدتروپیچیده تر خواهیم نمود.

سرانجامی که در صورت انتخاب یک پیمانکار متوسط یا ضعیف برسر همین پروژه و در کنار آن برسرشرکت های دیگر این استان خواهد آمد و این سرانجام دور از ذهن نخواهد بود. سرانجامی مشابه پروژه های نیمه تمام و بدسرانجام و اضافه شدن شرکت های خرد و ناتوان و ورشکسته .!!

ریزبین باشیم و کلان نگر عمل کنیم.

موفق باشیم ، ما مهندسیم و شعار ما " مهندس یا راهی می یابد یا راهی می سازد" است ، اما یافتن و ساختن نه به هر قیمتی و نه بدون تفکرمهندسی .!!